من و آرزوهای پروازی بابام
پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۷ ق.ظ
بابا بزرگم کارمند فرودگاه بوده ، عموی بابام هم کارمند فرودگاه بوده ...بابای بابا بزرگم هم کارمند فرودگاه بوده ... خلاصه جد اندر جد فرودگاهی بودند ...بابام می گه فرزند خلفی نبوده چون راه پدرانش را دنبال نکرده ...حالا خیلی عذاب وجدان داره ...به همین خاطر دوست داره من خلبان بشم یا یه جوری خلاصه به هرچی که به فرودگاه ربط داشته باشه، وصل بشم...
البته من هنوز تصمیمم رو نگرفتم، باید در موردش فکر کنم ...چون به خیلی چیزا ربط داره ..همش که دست خودم نیست...به هرحال بابام چون از ادامه این راه خیلی مطمئن نبوده این عکسو از من کنار یه ماکت هواپیما گرفته ....که حداقل اینو داشته باشه ....
این عکس مال 7 یا 8 سال پیشه ...این بابای بی انصاف ما نکرده ...یه دستی به سر وصورت من بکشه ... انگار از پشت کوه اومدم....
۹۳/۰۴/۱۹